• وبلاگ : به نام خدا
  • يادداشت : چالشهاي رسانهاي يا نگاه آينده نگارانه به رسانه ها
  • نظرات : 3 خصوصي ، 2 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + م ع 
    بازم سلام . ميدونستم عسل اصفهان به گرد عسل اذربايجان هم نميرسه و خوشحالم که شما هم روزي زنبور داشتيد پس اگه يک بر زنبور پيدا نکرديد کافيه به خودم بگي تا برات يک بر زنبور از نزاد خوب دم سياه ميد نايت بفرستم برات ما به اين نوع بر زنبور ميگيم زنبور پاکتي يعني تعداد سه قاب زنبور به همراه يک ملکه ي جوان در يک قفس با مقداري تغذيه که از کشوري به کشور ديگه صادر هم ميشه . تعارف نکني ها
    پاسخ

    سلامخيلي ممنونم داداش...فعلا شرايط نگهداري اش فراهم نيست حتما اگر تونستم نگه دارم با شما مشورت ميکنم..ممنونم از لطفت.
    + م ع 

    سلام بر برادر عراقي

    اين نظر منه و انتقاد پذير هم هستم

    اگه به منه که راديو تلوزيون روزنامه اينترنت پينترنت مبايل و همه اينا رو نابود ميکردم و دستور ميدادم انسانها براي ارتباط با هم از دود اتش استفاده کنند . خيلي خوب شد که به من نيستا ؟ ولي دست خودم نيست تو اين کوچ اخري که زنبورام رو بردم تو يک منطقه ي پر گل ولي نا امن به اين نکته رسيدم اخه تصورش رو بکن تو يک پشه بند باشي و در يک نقطه ي دور افتاده که اتفاقا مبايلد هم خراب باشه و نور موجود فقط شمع هستش و تنها همدمت راديو جوان و تو اين شرايط که به انسان هاي اوليه بي شباهت نيست هر شب يک گله ادم با چند تا موتور دو پشته و بي فرهنگ بياند پيشت و ترياکشون رو بکشند و اب شنگولي هم بزنند و تو مثل يک موش خانه نشين از تو پشه بندت بيرون هم نياي و به نظرت ميشه با دود شمع با کسي ارتباط برقرار کرد . پس هالا که درکم کردي ميرسم به اين ضرب المثل که ميگه ديگي که براي من نچوشه ميخام سر بوق تو بچوشه . به قول کاووسي ديجيتالم کجا بوده . البته من ديروز قيد عسل اون منتقه رو زدم و کوچ کردم به خونه و کاشانه ي خودم . راستي خيلي دوست دارم براي داداش گلم اقا محمود عراقي چند کيلو عسل بفرستم . اگه قبول کني من عسل توليدي خودمو توسط تيپاکس اصفهان ميفرستم به دفتر تيپاکس ميانه اگه دفتري داشته باشه شهرتون و شما هم بريد و اونجا تهويل بگيريد . ميدونم ادبيات رو نابود کردم با قلوط املاييم . بفرستم اگه ناراحت نميشي

    پاسخ

    سلام..خوبي داداش...راستش را بخواهيد به همين دليل است که راديو را با هيچ چيز عوض نميکنم حداقل معرفت راديو از همه رسانه ها بيشتره و هميشه تو دسترسه.. در رابطه با شغلتون هم راستش به نظر من اين کوچ دادن زنبورها کار بسيار سختي است مخصوصا اين که تو يه منطقه ي غريب و نا اشنا تنها باشي...مواظب خودت باش ..همه که يک جور نيستند فردا ديدين خداي نکرده بلايي سرتون اومد...خلاصه زياد به مناطق نا اشنا نرو...در رابطه با عسل هم ممنونم از لطف و محبتت راستش خودمون يه دونه کندو داشتيم بهش رسيديم شدن دو تا کندو و لي بعد نرسيديم بهشون برسيم و اون يکي يکي از دستشون داديم و اين روزها دارم عسلهاي باقي مونده رو ميخوريم...براي سال بعد بايد به فکر زنبور جديد باشيم..ممنونم از محبتت.