خاطره بدت و گرفتن نوشابه براي هضم ساندويچ جالب بود!
يکباربراي سرکوب سلف دانشکده با دوستان ساندويچ گرفتيم و در پارک هشت بهشت در حال خورش بوديم که يک کلاغي نيم نگاهي انداخت بنده يک تکه ساندويچ برايش شوت کردم...کلاغ مذکور با نهايت يورش و خوشحالي تکه را بلعيد و چند کلاغ ديگر ناگهان نازل شدند و من به اتفاق دوستانم تکه تکه اين ساندويچها رابرايشان شوت کرديم تا جايي که ناگهان آن محوطه اسکان ما در پارک هشت بهشت اصفهان ملو از کلاغ و صداي قار قار شد و ما فرار را بر قرار ترجيح داديم....