• وبلاگ : به نام خدا
  • يادداشت : سردار ميدانهاي سخت
  • نظرات : 8 خصوصي ، 22 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام!خوبيد؟

    با اينكه دير اومديد ولي دست پر اومديد!

    ميگم خوبه شما معلم ادبيات و انشا نشديد!چه قدر سخت ميگيريد!يا خوبه داور جشنواره اي مسابقه اي نشدين!

    ولي ناراحت نشينا!شوخي كردم!

    خوب جواب سوالاتون:

    اون بي معرفتي گفتم واقعا معذرت ميخوام!

    -اون سنگ فرش خوب ميخواستم واقعا سنگ دليو توصيف كنم!و فكر نكنيد خدايي نكرده منظورم خدا بوده زبونم لال!اصلا!اونجا منظورم يك آدم و دوست بوده!

    در مورد اون خواب:

    گفته بودم كه من واقعا اون خوابو ديده بودمو ميخواستم عين حقيقت را بنويسم!

    روي تخته سنگي پر از بغض نشسته بودي...

    شايد اشكال از من بوده و نتونستم منظور اين جمله رو بروسونم!

    منظور من از بغض سنگ نبود!اون كسي كه رو سنگ نشسته بود پر بغض بود!

    خوب من اين جمله رو بيشتر دوست داشتم!چه دردي داري از من در دل!؟!

    پاسخ

    سلام بر شما.... معلم انشا ؟ نميدونم چي بگم. اما راست ميگيد اگه داور جشنواره بشم شايد کسي قبول نشه. در مورد تخته سنگي پر از بغض نشسته بودي ..گفتيد که منظور اوني بود که رو تخته سنگ نشسته ...اين نشون ميده که متنتون يه جايي اش اشکال داره مثلا چون صفت و موصوف در بيشتر مواقع پشت سر هم مي آيند در جمله ي شما موصوف آمده بعد حالاتي از احرت هاي موصوف شما که نشستن رو ي تخته سنگ است رو گفتيد بعد صفت پر از بغض رو استفاده کرديد ...اين جدايي باعث ميشه سو برداشتي بشه و خواننده فکر کنه موصوف سنگ است و صفت پر از بغض است... يا شما از راه ديگر نگارش مطلب ميتوانستيد استفاده کنيد مثلا استفاده از ويرگول(،) باعث ميشه تکيه اي بين دو جمله ايجاد بشه و موصوف دور به صفت نزديک بشه...در مورد چه درد داريد از من در دل.... ببخشيد کلا از نظر نگارشي ايراد داره...ميتونستيد اينطوري هم بنويسيد در دل از من چه درد داريد.... جابجايي نا بجاي کلمات از زيبايي اثر ميکاهد و اولين اثر رو بر روي خواننده ميگذارد و کمترين اثري که رو خواننده ميگذارد احساس خستگي است و اين احساس جايي براي احساسا ديگر نميگذارد.