سلام دادا محمود ما که رفتيم مشد سوقاتي چي ميخاي براد بيارم ديشب
سر قرار ساعت 1 شباشب بدجوري دلم شکست کار و بار و ول مي کنم فردا
ميرم ترمينال اگه اتوبوس گيرم نيمد به تريلي نيساني موتوري دار ميشم و
زورکي هم که شده ميرم مشد اخه من 15 ماه مشد خدمت کردم لشکر 77
اونجا يادد ميکنم حسابي
به چشمي گرفتار و حيران شدم .....که هرگز نديدم و خاهان شدم
و زلفي گره کرده ام بر زريح ....که باز است از اوي و درمان شدم
روانم چو سيلي به سوي حرم .....چه عبدم چپه ول هر دو گريان شدم
رضا جان طلب کن که اين عبده ول ....خراب است از بس که عسيان شدم
گنه کار را گرچه بايد عزاب ...به دوري روا نيست ويران شدم
اگر ول به ولگرد تن مبتلاست ....تو دستم نگيري که من ان شدم
راستي ادرس ايميل من خرابس ولي شايد تونستم روزي درستش کنم