سلام اقاي عراقي خوبين؟تولد شما هم مبارک!خيلي جالبه امروز با خودم فکر ميکردم حتما يه سري به وبلاگتون بزنم و هم يه حالي بپرسم هم دعوت کنم بيايد وبم.
راستش فکر کردم خيلي بي انصافي کردم که نوشتم يه بارم حاجت منو بده.الان که فکر ميکنم خيلي دارم خجالت ميکشم بخاطر همين اون جمله رو پاک کردم.خيلي گستاخي بود همين که امام رضا دعامو قبول کرد و منو طلبيد که زيارتش نصيبم شد يه دنياس.من بار اول که رفتم خيلي کوچيک همسن يکتا بودم.بعد از اون نرفتيم تا پنج سال پيش من خيلي دوس داشتم برم زيارت يه بار داييم اينا اومدن و گفتن ما داريم ميريم مشهد دوس داريم تو هم باهامون بياي .نميدوني از خوشحالي پر در اوردم.اونجا دعا کردم يه سال با خونوادم بيايم!حاجتم قبول شد و سال بعد هم طلبيد با خونوادم رفتم!ميبيني اقاي عراقي چه حرف بدي زدم.حاجت هايي که داده بود رو فراموش کرده بودم.مرسي که يادم اورديد.دعاکنيد از دستم ناراحت نشده باشه.سال بعدش به امام رضا گفتم دو سال پشت سر هم طلبيدي يه جورايي انگار عادت کردم خيلي دلم ميخواد دوباره بيام پابوس!اون سال دوباره با داييم اينا بدون خونواده رفتم مشهد.پارسال قسمت نشد.اما امسال دوباره رفتيم اونم دسته جمعي با خونوادم داييم اينا عموي مامانم و چند تا خونواده ديگه.اونجا هم رفتيم خونه عمه مامانم زندگي ميکنه.خلاصه يه سي نفري بوديم.
توي حرم براي همه دعا کردم.اسم دوستامو يکي يکي گفتم.براي شما هم دعا کردم ايشالا قسمت همه بشه.خيلي خوبه.
راستي من امسال ميتونم راي بدم.اگه کانديد شديد بهتون راي ميدم
ببخشيد طولاني شد