• وبلاگ : به نام خدا
  • يادداشت : امروز همينجوري دلم گرفته بود
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سال پيش به خودم گفتم يعني چي که توي خونه نشستي همه مردم ميرن مراسم عزا داري و هيأت کلي حال ميکنن و ثواب ميبرن.
    رفتم خونه يکي از همسايه ها مون که توي اين شبا مراسم داره.
    هزار نفر رو له کردم تا نونستم يه جا بشينم.بعد مداح شروع کرد به خوندن مثلا خودش روصه!از همه جا گفت اما اصل ماجرا رو نگفت!بعد هم که وقت نماز شد چنان براي جا گرفتن هول ميزدند که من همينجور مات و مبهوت مونده بودم!براي گرفتن غذا هم که ديگه روم نميشه چيزي بگم!!!!!متأسفانه مسجد محل مون هم همين وضع بود!!!امسال بيرون رفتن رو کنار گذاشتم و ميخوام خودم براي امام عزا داري کنم.
    پاسخ

    راستش رو بخواهيد من هم زياد دوست ندارم برم اين ور و اون ور اما خوبي اين رفتن ها اينه كه يكم از واقعيت ها رو ميبينيد....يكم فكر ميكنيد...كلي عزاداري ميكنيد...كلي دعا ميكنيد....كلي گريه ميكنيد..در مورد گرفتن غذا بعضي وقت ها مردم براي سير شدن همديگر رو اذيت نميكنند اين گرفتن ها فقط براي گرفتن تبرك از سفره ي امام حسين هست....اما چه كنيم كه واقعيت رو گفتيد....من هم بيشتر وقت ها دوست ندارم اين كارها رو...عزاداري تون هم تو خلوت تون اجرش با امام حسين عليه السلام.