• وبلاگ : به نام خدا
  • يادداشت : برف
  • نظرات : 4 خصوصي ، 15 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + اناهيتا 
    واي اين عکسو الان ديدم....خيلي بيشتر خوش به حالتون....اون روزي که توو تهران برف ميومد من به بابام التماس کردم بريم بيرون قدم بزنيم ولي سختش اومد بياد البته ساعت 11 شب بوداااا........بعد از اونم ديگه برف نيومد اين شد که ديگه قدم زدن توي برفا توي دل من عقده شد و با ديدن اين عکس داغ دلم تازه شد.
    پاسخ

    انشاالله اونقدر برف بياد كه شما به آرزوتون برسيد...البته براي هيچ كسي هم به خاطر برف زياد مشكل پيش نياد..