من زبانم را دوست دارم
این پست رو به خاطر در خواست یک همشهری قرار دادم
بازدید کنندگان محترم موضوعی که الان در مورد آن میخواهم بیان کنم موضوعی هست که به نوعی جدید و نو و از دیدگاهی پیش پا افتاده و کهنه تلقی میشود فقط مانده به طرز نگاه ما و شیوه ی تفکر ما از محیط و اجتماع بیرون و برخود ما با عوامل بیرونی و تاثیر پذیری متقابل از اجتماع.
انسان و هر موجود زنده ای بر این شیوه در حال رشد و نمو هست که قبل از هر کار به فکر زنده نگه داشتن خود باشد این زنده نگه داشتن فقط بر این نکته نیست که جسمی زنده داشته باشد بلکه زندگی در معنای دیگر و عام میشود زنده نگه داشت اصل و ریشه و پایه و ... که خود آگاه و ناخودآگاه همه بر این شیوه ی زندگی ،زندگی میکنند از خود فردی ما گرفته که به فکر گذراندن ایام هستیم جامعه و محیط اطراف نیز ما را هم مجبور به ادامه ی زندگی می نمایاند و هم مختار بر این کار از خود خانواده گرفته که در هر وجه ممکن که ما سعی دربرقراری ثبات و دوام آن در تلاش هستیم تا اصل و نصب و ریشه که همگان به طور غریزی و خود آگاه در تلاش برای دوام آن هستند ما همه عضو این کره ی خاکی هستیم از قاره ای با نام آسیا و کشور ایران و آذربایجان و میانه وعشقی که والا تر از همه بر همه ی اینها حکمران هست من خدایم خودم شهرم زبانم فرهنگی که از آن تاثیر میپذیرم از اجتماع ترکانی که با انها در ارتباط هستم دوست دارم و شاید بتوان گفت به خاطر آنهاست که زنده ام و زنده ایم .
اگر یک خانواده ای را در نظر بگیریم که پنج عضو داشته باشد به طور خیلی ساده و عامیانه عرض میکنم در ایام انتخابات این پنج عضو بیش از هشتاد درصد و حتی صد درصد احتمال دارد که همه رای های جدا بدهند فردی رای نمیدهد به دلیلی که خود میداند فردی بر شخصی رای میدهد و فردی بر شخص دیگر ولی فردی هم خواهد بود که اکثرشان را لایق رای دادن میداند حال این خانواده که تحت رهبری پدر یا مادر خانواده و تربیت آنها قرار داشتند و به نوعی زیر دست آنان بزرگ شده اند چرا این همه اعتقادات متفاوت دارند ؟ بله این برمیگردد به خود فردی فرد و تاثیراتی که خود او از اطراف با دید خود گرفته است ، توجه داشته یاشیم که جامعه نوعی برنامه اجرا میکند و تاثیر ما از صافی هایی که در ورودی هایمان قرار دارد وبسیار متنوع هستند طوری دریافت میکند که باقی مانده با صافی های جالب عجیب! و غریب ! ما هستند.
زمانی بود که مردم از کلاسهای درس ماهواره و برنامه های زیبای آنها آموخته بودند که آمریکا بمب اتم دارد و امروز دیروز پس فردا ایران را خواهد زد !!!!!
پس چه شد؟!
زمانی شد که گفتند آمریکا شمال را گرفته جنوب را هم با کشتی ها و ناوها گرفته شرق را که کلا گرفته و غرب را هم که به تازگی گرفت پس مانده این وسط ایران که آن را هم به امید حضرت بوش خواهد گرفت با کمک دارنده ی دومین و مجهز ترین ارتش و نیروی حمله گر دنیا ولی حال در 22 روز جنگ نتوانست اهالی یک شهرک را نابود کند و عقب نشینی کرد میدانید چرا ؟ زیرا که جنگ با یک اصل امکان دارد و آن هم حس وطن پرستی که در هیچ یک از نیروهای صهیونیست و آمریکایی وجود ندارد چون همه ی انها آواره ای بیش نیستند و هیچ یک از آها قطعا نمیتواند بگوید که ما اصلا از کجا هستیم و از کدام خاکمان دفاع میکنیم به راستی وطن آنها کجاست که از آن هم دفاع کنند؟
زمانی بود که به رئیس جمهور کشور میگفتند که او چقدر وزیر عوض میکند و گفتند که گند یکی از وزیرهایش هم در آمد من کاری با او و وزیرهایش ندارم ولی در مقایسه با پیشرفته ترین کشورهای دنیا که ژاپن باشد میتوان گفت احمدی نژاد اگر سه پنج و یا اصلا دوازده نماینده هم عوض کرده باشد در این کشور اگر خوانندگان محترم اطلاع داشته باشنددر یک دوره 22 وزیر عوض شدند که این کار خیلی ساده و آسانی نبوده ولی ما و مردم دنیا باید مقایسه کنیم و جواب با شما .
زمانی از سهمیه بندی بنزین بود ونگاههای مخالفان نظام تا در موقعیتی برای یافتن روزنه ای کوچک برای ناکارآمد جلوه دادن کارهای دولت و دولت مردان و برپا کردن اهداف خود ولی هم بنزین سهمیه شد و هم گران شد و و حال گرانتر هم خواهد شد ....البته ناگفته نماند که تازه به زیر قیمت بازار خواهد رسید ولی ما که با این کارها کار نداریم فقط سخنانی بود جهت آکاهی.
زمانی سخن از گرانی بود و همه سنگ گرانی و مشکلات را سر یک یا دو نفر خالی میکردند و همه معتقد بودند که همه ی گرانی ها از ناحیه ی رئیس جمهور و دیگر سران کشور هست و گوشها کر شده بودند و دیگر نمی شنیدند و اعتراض میکردند ولی حالا به نوعی ارزانی شده و صدای هیچ احدی هم بالا نمیرود ولی من روزی به طور آزمایشی از فردی سوال کردم که نظرت در مورد رئیس جمهورمان چیست که اجناس اینهمه ازران شده است وی جوابی داد که دور از انتظارم بود و بی سوادی و احمقی وی را نشان داد وی گفت که اینها همه سیاست هست زیرا این ارزانی به خاطر آن هست که این رئیس جمهور میخواهد برای دور بعد رای جمع کند با خوشنود کردن مردم واین را هم افزود که این گردش های استانی بی ربط با این موضوع نمی باشد ولی آن احمق تفسیری گفت که دل هر داننده ای را به درد میآورد چرا که وی هرگز سخن حق را قبول نخواهد کرد و او نمی داند که علت این ارزانی ها از رکود جهانی اقتصاد و بازار های جهانی هست و دامنگیر همه ی کشور ها شده این و کشور ما هم از این قاعده و بیماری مستثنی نمان پس جواب با خوداو که نخواهد فهمید و با جنابعالی.
همین اواخر بود که حرف از پرتاب ماهواره به فظا بود که گفتند ایران نمیتواند ماهواره بسازد ولی چند سال بعد ایران ماهواره را هم خودش با تنهایی با توسل به خدا و این جوانان ساخت و ماهواره بر کاملا ایرانی و بومی را هم ازمایش نمود و همین اواخر نیز از خاک کشور ما فرستنده و گیرنده ای برای مدت دو ماه در مدار زمین قرار گرفت با فناوری روز دنیا و کاملا بومی که برای خیلی ها غیر قابل تصور بود ، این را هم برای خوانندگانی عرض مینمایم که فناوری هوا و فضا از جمله علومی هست که دوپله از اخرین علوم دیگر بالاتر و برتر هست و تخصصی غیر قابل درک برای عوام دارد و حال قضاوت با شما.
چندی پیش نیز مسعله ی ترکها و فارسها و قومیت مطرح شد ما هم عاشق زبان و نژاد خودمان هستیم ولی شکستن خودپرداز و شیشه ی بانک و خوابگاه دانشجویان و به هم زدن نظم عمومی و به مداخله کشاندن پلیس و سنگ پرانی از ویژگی های یک انسان بالغ و آگاه میتواند باشد مطمعنا که خیر ، چون قانون جنگل بین انسانها حکمرانی نمیکند انسان زبان دارد و با همان زبان مادری میتواند حرف بزند
اینها همه مثالهایی بود که میخواستم یک کلام را برسانم که بنده شخصا موافق گروههای مخالف با نظام هستم و موافق جریانهای مخالف هستم و وجود انها را به صورت غیر قانونی و قانونی تایید مکینمایم اگر با اصول و عقاید انسان با شعور و متمدن و نه متجدد برابر باشد.
تاریخ معلم انسانهاست ، اگر تاریخ حکومت های قبل را مورد بررسی قرار دهیم خواهیم فهمید که( خواننده ی عزیز اگر علم کافی از سرگزشت گذشتگان داشته باشید)در دوره ی پهلوی بود که فلان شاه از درباریان در نیمه های شب سوال کرد که چه خبر است در باریان در نصفه های شب گفتند که قربان فلان نیروی جنگی هست که تا نزدیکی کاخ رسیده است و قصد تصرف کاخ اعلا حضرت را دارد وی هم خیلی ساده حکومت را تسلیم آنها کرد حال نتیجه ای که گرفتیم آن بود که اولا شاه ما چقدر بی عرضه و بی خیال بوده که وجود بیگانه را تا جایی که صدایی با گوش نشنیده بود نفهمید با آنهمه نیرویی که سومین قدرت دنیا در آنزمان بود دوم این که اسناد و مدارک بی شماری هم در اختیار هست که بزرگترین و با اهمیت ترین قسمت ماجرای سقوط آن حکومت بود و آن هم این بود که در آن زمان شاه دستور داده بود که هیچ احدی حق بدگویی و انتقاد را ندارد و همه از روزنامه و گروهها و قومها باید با وجود مشکلات از شخص شاه تعریف نمایند این تا جایی قوت گرفت که نه مردم و رسانه ها مشکلات را به شاه رساندند و نه شاه از انها آگاه شد همیشه و همه روزه تعریف های خیالی بود و تمجید های چاپلوسانه بلاخره کار به جایی رسیده بود که شاه در بسیار جاها می گفت کشور من دولت من و مردم من!!!!!
پس آن شد تا همهی مخالفان موافق نما از مردم و مسعولان نظام و سربازان و ارتشیان همه در موقع لزوم همپای دیگران علیه شاه قیام کردند و در اندک زمانی وی را به پایین کشاندند این جریان مثل جریان همسر لویی شانزدهم ماری آنتوانت بود که برای وی خبر آوردند که ای شاه و ای ملکه مردم گرسنه اند و نان برای خوردن ندارند و همسر لویی شانزدهم با بی خیالی جواب داد که خوب نان ندارند شیرینی بخورند و این شد تا پس از چندی مردم علیه آنها قیام کردند و سر هردوی انها با گیوتین بریده شد
پس باز هم تکرار میکنم اما به نوعی دیگر هر حکومتی برای دوام و استواری بهتر و بیشتر محتاج و نیازمند گروههای قانونی و غیر قانونی برای انتقاد از نظام میباشد و این از برکات هر نظام هست
بنده تا اینجا از هیچ یک از نظامها و حکومتها طرفداری نکردم فقط تحلیلی شخصی و بی طرفانه ارائه نمودم و این هم جواب کلی به سوال شما دوست گرامی،زبان ترکی را دوست دارم و عشق میورزم که یک ترک زبان هستم و دوست دارم به فرزندانم و به هرکه بتوانم آموزه های پدرانم و زبان ترکی را بهتر و بیشتر بشناسانم ولی دوست عزیز شما فرمودین(
سلام محمود جان خسته نباشی.هیچ می دونستی قلم خوبی داری؟راستی تو که اینقدر خوب می نویسی.اگه امکانش هست برامون یه خورده درباره این پان ترک ها بنویس که می خوان آذربایجان رو از ایران جدا کنن و زبان ترکی رو تو ایران رسمی کنن.)اولا قبل از سوال ما شما را با اسم و فامیل نشناختیم دوما شما از کجا فهمیدید قلم ما خوب هست سوما سوالتان هم ایراد فنی داشت ، گفتین
( که می خوان آذربایجان رو از ایران جدا کنن و زبان ترکی رو تو ایران رسمی کنن) یعنی چه لطفا سوالتان را اصلاح کنید هرچند که مفهوم سوالتان را در یافتم وجوابی هم نوشتم ولی دوست دارم سوالتان را اصلاح کنید و حال دو سوال نیز ما از شما داریم گذشته از سوالهایی که در جوابهایم پرسیده ام اولا این که اوضاع فقط اقتصادی و سیاسی شهر ما و کشورمان را با همه ی کشورهای اطراف هم زبان و هم مذهب را بیان کنید و بفرمایید کدام دولت و ملت پیشرفته تر بوده دوما از خودتان هم بفرمایین از نام و نشان و ادرسی که در کجا ساکن هستید تا بدانیم این همه مطالب را به خاطر چه کسی نوشته ایم و او چه کسی هست مرد هست و یا زن؟من ایرانم را دوست دارم
جدول پخش رادیو جوان در مهر1392
نمایش دریاقلی سورانی در رادیو جوان
سهم شنوندگان در برنامه سازی رادیویی
انتخاب موضوع در یک برنامه رادیویی
امام زمان مربی فوتبال میشود!
رادیو جوان شادتر میشود
رادیو خانواده
چالشهای رسانهای یا نگاه آینده نگارانه به رسانه ها
طرح ایمان
گوینده آقا یا خانم!
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 61
کل بازدید :1279901
اینجا محمودعراقی مینویسد و نقد میکند وگاهی نقل میکند وبه قول یک گوینده خوب گاهی غر هم میزند،میگویداگر این فعالیت در راستای ترویج فرهنگ عاشورا و انتظارفرج و مقابله با جنگ نرم دشمنان اسلام و نظام و به عنوان سرباز سایبری آقا باشد همه اش عبادت است ،عاشق رادیو است،میگوید از دوران کودکی رادیو گوش میداد و کودکی اش روی موج AM گذشت و نمیدانست موج FM هم وجود دارد چون رادیو جیبی اش فقط موج AM را داشت. از سال 84 به صورت اتفاقی موج FM را پیدا کرد و بر اساس کیفیت خوب صدا و کیفیت خوب برنامه ها کلی شگفت زده شد و رادیو جوان را پیدا کرد.از آن زمان به بعد تمام وقت شنونده شبکه رادیویی جوان شد و در یکم اسفندماه سال 1390 به عنوان شنونده منتخب رادیو جوان معرفی شد و در 28 خردادسال 1391 افتخار داشت سایت رادیو جوان را افتتاح کند، میگوید رادیو تنها رسانه ای است که به مخاطب احترام میگذارد ،گاهی وقت ها به آینده ی رادیو خوش بین نمی شود و میگوید ممکن است رادیو در دنیای دیجیتال آینده گم شود، علیرغم تصور خیلی ها اصلا علاقه ای به کار در رادیو ندارد چون معتقد است شنونده حرفه ای رادیو بودن و کارمندرادیو جدا از یکدیگر هستند،اما اگر روزی چرخه روزگار چرخید و افتاد وسط رادیو دوست دارد سردبیر باشدمیگوید هدف(به کسر ف) رادیو قرآن و معارف است ، معتقد است رادیو جوان هر روز در حال شکوفایی و پیشرفت است، از رادیو جوان فعلا برنامه های چهل تیکه/با من حرف بزن/دوشنبه ها با شما/فکری از جنس بلور/ پلاسما / کافه رادیو/ واژه ها / آهای دلای با وضو/ بعضی از اینجا شب نیست ها / صدای شکفتن / صبح دانش / کسی صدام میزنه / معمولی نیست / من و جوان / یک سبد ترانه / سبقت آزاد / شنیده میشوید / پاتوق شبانه / بند کفشتو محکم کن/ الفبای جوانی/ آتش پنهان / در کوچه آفتاب / آبی تر ازسپید را دوست دارد و از میان گویندگان آقا، طوفان مهردادیان و از خانمها مریم واعظ پور/ مهرگان سوادکوهی / زهره هاشمی / لاله اکبری / خانم جعفرپور و خانم توکل را اختصاصا دوست دارد و از سردبیرها حامد مرادیان و شهاب نادری و مجتبی امیری و نرگس فتحی و وحید یامین پور را دوست دارد
شهرداری آچاچی [1]
چی بپزم؟
روشنگری [2]
سهبا [4]
رصد خبری [8]
اخبار و تحلیل [1]
شرکت ثمین گستر کارمانیا [4]
شبکه بهداشت و درمان میانه [4]
دانشگاه علوم پزشکی آذربایجان شرقی [3]
مدیریت منابع انسانی [4]
آرشیو اخبار استانداری [19]
ثبت نام آتشنشانی [6]
رادیو دیروز [6]
کتابخانه دیجیتال [26]
[آرشیو(56)]
زمستان 91
پاییز 91
تابستان 91
بهار 91
زمستان 90
پاییز 90
تابستان 90
بهار 90
زمستان 89
پاییز 89
تابستان 89
بهار 89
زمستان 88
پاییز 88
تابستان 88
بهار 88
زمستان 87
پاییز 87
تابستان 87
بهار 87
زمستان 86