ماه مبارک رمضان ماه فقیر و غنی است!
افطاری با یک استکان چای! نوشته اند از اعمال این ماهم این هستش که به فقیران خود صدقه و افطار دهید! داشتم فکر میکردم مگه ما خودمون(منظور خودم رو میگم) فقیر هم تو خودمون و خانواده مون داریم! تو این بخش فقیران خودمونش گیر کرده بودم بعد گفتم خب حتما منظور ما نیستیم دیگه اونهایی هستند که تو خانواده هاشون فقیر دارند، ولی بعد یه چیز های دیگه به ذهنم رسید، فقر یعنی تنگ دستی فقر یعنی محتاج بودن !
حالا مهمترین بخش فقر به نظرم همین فقر مالی هست کسانی هستند که نان شب هم ندارند...همین دو سه روز پیش یکی به رادیو برنامه سحر پیامک داده بود و گفته بود که شما هم دلتون خوشه ها شوهرم مریضه پول نداریم یه دختر کوچیک دارم و تو خونه چیزی برای خوردن ندارم حتی نان خالی! و با یه استکان چایی میخواهم روزه بگیرم!
دلسوزی برای دیگران که نان شب نمیشود! وای بر خودم! وای برخودم و وای برخودم چون اصلا به ذهنم هم نمیرسه ممکنه یه عده ای با یک استکان چایی هم روزه بگیرند!
موقع سحری خوردن که هرچند چیز زیاد خاصی نمیخورم اصلا لقمه از گلوم پایین نمیرفت به نان و اون چیزی که میخوردم نگاه میکردم یاد اون پیام می افتادم ...خیلی سخته...چرا باید اینطوری بشه یه عده از مردم ایران(شنونده ی رادیو جوان) این پیام رو بشنوند و مثل خودم فقط تو فکر بروند که مثلا دلم براش سوخت ! صدها بار هم که دلم براش بسوزه برای اون بیچاره نان سحری نمیشه نان سحری که نوشته اند ثواب خوردنش مثل ثواب کسی هستش که خونش در جهاد راه خدا ریخته شده ارزش داره! مهمان را دعوت به افطاری کردن هم که عین ثواب روزه دار رو می بره! چرا کمک نمیکنم و چرا دست نیازمند را نمیگیرم؟کجاست علی(ع) که فقیرها نان شب ندارند همان علی (ع) که فرمودند بزرگترین مرگ فقر هستش! ایمان اینها داره از اون در دیگه میره و اگه هم نره دارن از نداری می میرند.
انواع فقر و زکات! حالا فقر داریم تا فقر اینی که مثال زدم نوع فقر مالی بود یه نوع فکر داریم که طرف عقل دارد منطق دارد علم دارد مال دارد جان سالم دارد ولی وجدان بیدار ندارد! اون هم فقیر است! کی میاد کمکش کنه! یکی دیگه فقیره میگن که سواد خواندن نوشتن نداره! کی اومده سواد یادش بده! باور کنیم که اینها همه اش وظیفه ی ماست!
مگر نشنیده ایم که بارها گفته اند کسی که زکات نده اعمالش درست نیست! زکات مال و علم و عقلمان را داده ایم یا نه؟ ما همه یه روزی باید جواب پس بدیم
فاجعه ی مصلحت پرستی! الان هم که می دونید همه مجتهد اعلم شده اند تا یکی میاد میگه این ور سرم احساس درد میکنه اطرافیان زودی فتوی صادر میکنند که آها حتما روزه گرفتی برای همینه بیا زود روزت رو بخور مگه نشنیدی که هر وقت دیدی روزه برای سلامتی ضرر داشت میتونی بشکنیش!..اخه کجا روزه دار دیدین که نه تشنه باشه نه گرسنه این ماه مبارک ماهی است که باید کمی متحمل زحمت شد! باور کنید گاهی وقت ها روزه را هم به سخره گرفته ایم ما آدمها دکتر شریعتی در دعاشون میگویند که خدایا مرا از این فاجعه ی مصلحت پرستی که چون همه کس گیر شده است و وقاحتش از یاد رفته و بیماری شده است که از فرط عمومیتش هر کس در آن سالم مانده باشد بیمار مینماید مصون بدار تا به رعایت مصلحت حقیقت را زبح شرعی نکنم"
مشکل روزه خواری ها در سلب توفیق هاست! واقعا خیلی وقت ها این مصلحت های ما پدر دین رو در آورده!این ماه مبارکه این ماه مقدسه تو ماه مهمانی خداوند و تو هوای گرم روزه گرفتن همه اش توفیق میخواهد که هر کسی بتونه خودش رو مهمان سفره کنه باید دهها بار شکر به جا بیاره، اونوقت می بینم که طرف چون سحری نخورده میاد روزه اش رو میخوره، این منطق ها و روشن فکری هاست که پدر دین رو در میاره اصلا بنا رو بر این بگذاریم که واقعا طرف عمل کرده مریضه نمیتونه روزه بگیره، هیچ فکر کردید چرا مثلا این مشکل تو روزهای دیگه پیش نیومده چرا سردردها همه اش می افته تو سفره ی خدا؟ خب کاملا مشخصه عمل صالح کمه یا احیانا گناه زیاده مشخصه که سلب توفیق میشه هی یه جوری از زمین و زمان ایراد میگیریم تا روزه رو دور بزنیم خب گفته اند اگه مشکلی بود میتونید روزه نگیرید ولی نمیدونیم که این روزه شکستنهای مستحبی و واجبی و احیانا حرام همه اش سلب توفیق هستش
فقر یعنی نیازمند خدا بودن! همین سلب توفیق هم فقر هست! نداشتن توفیق حظور در سفره ی برکت الهی همه اش فقر هستش اخه یه معنی دیگه فقر هم که بین عارفها رایج هستش یعنی نیازمند خدا بودن که در مقابلش بی نیازی از غیر خداست که با تعریف غنی مقابل فقیر مشخص کرده اند ولی انگار که ما بنده ها جای غنی و فقر رو اشتباهی گرفتیم غنی از خدا شدیم و فقیر به غیر خدا و نیازمند به غیر خدا!
تقسیم شام در تاریکی! عجب داستانی داریم ما آدمها اخه امام علی (ع) شبها تو کوچه های کوفه قدم میزد و نان سفره اش رو می برد تقسیم میکرد بین یتیمهای کوفه (حالا بگذریم از نامردی همان یتیمها که رفتند بالای دروازه ی شام و خوب پذیرایی کردند) و خودش میگفتند نان خالی یا نان و نمک میخورد،خودش هم میدونست که بعد از 1400 سال روشن فکرهای جامعه خواهد گفت که مگر با عقل و منطق سازگار است که آدم ویتامینهای بدنش تامین نشه و بعد بیاد در فلان قلعه رو تنهایی از جا بکنه،همون موقع جوابشون رو داده تو سوال یکی که در این مورد پرسیده بود فرمودند شما دو تا درخت رو در نظر بگیرید یکی توسط باغبان آب و کود و خاک و برگش و مریضی اش کنترل میشه ولی یکی دیگه تو بیابان بی اب خود رو رشد میکنه می بینید که اون درختی که باغبان ازش پرستاری کرده زیاد مریض میشه حساسه و چوبش هم نرم هستش ولی اون درختی که خود رو رشد کرده نه مریض میشه نه خشک میشه اتفاقعا چوب سخت و محکمی داره
سحری خوردن ار بهترین کارهاست! اصلا هیچ کسی نگفته از ویتامینها عقب باشیم تو این دوره زمانه اتفاقا خوردن سحری رو بالا گفتم که یکی از بهترین کارها گفته اند مسعله اینجاست که سلب توفیقی که به خاطر کارها دچارش شدیم برامون دردسر ساز شده، یا خواب میمونیم یا سرمون درد میکنه یا مسافرت میریم یا هزار مسعله ی دیگه که نمیتونیم روزه بگیریم، خوبه که واقعا گاهی وقت ها راهمون رو خوب بشناسیم
مهم این است که از قافله عقب نمانیم و الا حجاب که مهم نیست! چند وقت پیش با یک عده ای در مورد مسعله حجاب بحث و گفتگو شد گفتگو به جایی رسید که گفتند حجاب یک مسعله ثانوی هستش و حتی یکی گفت که این بحث ها رو ول کنید من به دلایل شخصی حجاب را رعایت میکنم به خودم ربط دارد بیاییم از قافله عقب نمانیم! دیدم که واقعا بحث ها از عالمی دیگر است و دیگه ادامه ندادم تا بگم که کدام قافله! و فقط ارزو کردیم که امیدواریم از قافله عقب نمانیم...چه خوب است که آن قافله قافله ی علی و زهرا و حسن و حسین ها باشد نه قافله ی پسا پست مدرنیسم غرب زده ی آلوده به روشنفکری 2012شیطانی یا صنعتی و غیره که چندان تفاوتی با هم ندارند، دقیق یادم نیست ولی مفهوم مطلبی که از شهید مطهری در ذهنم دارم این هست گه ایشان چه به جا گفتند که بعد از یزید ها و معاویه های گذشته ها، در روزگار ما بزرگترین ضربه را همین روشنفکرهای تازه به دوران رسیده خواهد زد!
گره های روشنفکری و فرهنگ اصیل! یک فیلم میسازیم الوده به همین روشنفکری هاست و اسمش کار فرهنگی است یا مثلا یک تئاتری بازی میکنم که باز الوده است و کارش فرهنگی است و کتاب مینویسیم و هزار کار دیگر که با برچسب فرهنگی در جامعه انتشار میدهیم که چه شود؟نمیدانم. امیدوارم که خدا واقعا نعمت بیداری را درسایه ی قران کریم به همه ما اول از همه به خودم لطف بفرمایند.
نکته:در تاریخ سه شنبه 25 مرداد 90 این مقاله به فهرست نوشته های برگزیده در مجله پارسی نامه در بخش دینی مذهبی افزوده شده است.
نویسنده: محمود عراقی
جدول پخش رادیو جوان در مهر1392
نمایش دریاقلی سورانی در رادیو جوان
سهم شنوندگان در برنامه سازی رادیویی
انتخاب موضوع در یک برنامه رادیویی
امام زمان مربی فوتبال میشود!
رادیو جوان شادتر میشود
رادیو خانواده
چالشهای رسانهای یا نگاه آینده نگارانه به رسانه ها
طرح ایمان
گوینده آقا یا خانم!
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 61
کل بازدید :1280164
اینجا محمودعراقی مینویسد و نقد میکند وگاهی نقل میکند وبه قول یک گوینده خوب گاهی غر هم میزند،میگویداگر این فعالیت در راستای ترویج فرهنگ عاشورا و انتظارفرج و مقابله با جنگ نرم دشمنان اسلام و نظام و به عنوان سرباز سایبری آقا باشد همه اش عبادت است ،عاشق رادیو است،میگوید از دوران کودکی رادیو گوش میداد و کودکی اش روی موج AM گذشت و نمیدانست موج FM هم وجود دارد چون رادیو جیبی اش فقط موج AM را داشت. از سال 84 به صورت اتفاقی موج FM را پیدا کرد و بر اساس کیفیت خوب صدا و کیفیت خوب برنامه ها کلی شگفت زده شد و رادیو جوان را پیدا کرد.از آن زمان به بعد تمام وقت شنونده شبکه رادیویی جوان شد و در یکم اسفندماه سال 1390 به عنوان شنونده منتخب رادیو جوان معرفی شد و در 28 خردادسال 1391 افتخار داشت سایت رادیو جوان را افتتاح کند، میگوید رادیو تنها رسانه ای است که به مخاطب احترام میگذارد ،گاهی وقت ها به آینده ی رادیو خوش بین نمی شود و میگوید ممکن است رادیو در دنیای دیجیتال آینده گم شود، علیرغم تصور خیلی ها اصلا علاقه ای به کار در رادیو ندارد چون معتقد است شنونده حرفه ای رادیو بودن و کارمندرادیو جدا از یکدیگر هستند،اما اگر روزی چرخه روزگار چرخید و افتاد وسط رادیو دوست دارد سردبیر باشدمیگوید هدف(به کسر ف) رادیو قرآن و معارف است ، معتقد است رادیو جوان هر روز در حال شکوفایی و پیشرفت است، از رادیو جوان فعلا برنامه های چهل تیکه/با من حرف بزن/دوشنبه ها با شما/فکری از جنس بلور/ پلاسما / کافه رادیو/ واژه ها / آهای دلای با وضو/ بعضی از اینجا شب نیست ها / صدای شکفتن / صبح دانش / کسی صدام میزنه / معمولی نیست / من و جوان / یک سبد ترانه / سبقت آزاد / شنیده میشوید / پاتوق شبانه / بند کفشتو محکم کن/ الفبای جوانی/ آتش پنهان / در کوچه آفتاب / آبی تر ازسپید را دوست دارد و از میان گویندگان آقا، طوفان مهردادیان و از خانمها مریم واعظ پور/ مهرگان سوادکوهی / زهره هاشمی / لاله اکبری / خانم جعفرپور و خانم توکل را اختصاصا دوست دارد و از سردبیرها حامد مرادیان و شهاب نادری و مجتبی امیری و نرگس فتحی و وحید یامین پور را دوست دارد
شهرداری آچاچی [1]
چی بپزم؟
روشنگری [2]
سهبا [4]
رصد خبری [8]
اخبار و تحلیل [1]
شرکت ثمین گستر کارمانیا [4]
شبکه بهداشت و درمان میانه [4]
دانشگاه علوم پزشکی آذربایجان شرقی [3]
مدیریت منابع انسانی [4]
آرشیو اخبار استانداری [19]
ثبت نام آتشنشانی [6]
رادیو دیروز [6]
کتابخانه دیجیتال [26]
[آرشیو(56)]
زمستان 91
پاییز 91
تابستان 91
بهار 91
زمستان 90
پاییز 90
تابستان 90
بهار 90
زمستان 89
پاییز 89
تابستان 89
بهار 89
زمستان 88
پاییز 88
تابستان 88
بهار 88
زمستان 87
پاییز 87
تابستان 87
بهار 87
زمستان 86