سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر کس را سر انجامى است ، شیرین و یا تلخکامى است . [نهج البلاغه]
به نام خدا

شب رادیو جوان با رادیو جوانی ها (1)

اختتامیه دومین جشنواره جوانه+محمود عراقی+رادیو جوان

محمود عراقی در اختتامیه دومین جشنواره جوان و رادیو(جوانه)

در تمامی سفر هایی رادیویی که داشتم همیشه یک حس خاصی داشتم ولی در سفر اختتامیه دومین جشنواره جوانه این حس را نداشتم! برام جالب بود که چرا چنین حسی نداشتم، قضیه هم از این قرار بود که همیشه چون چنین باوری هنوز بهم دست نمیداد که در حال نزدیک شدن به تحقق یک ارزو هستم در تمامی حرکات و دقایق و ثانیه ها دنبال یک بهانه برای نرسیدن بودم و همیشه تا رسیدن به مقصد پر از هیجان و استرس بودم ولی اینبار فرق میکرد چون انگار میدانستم که خواهم رسید و برای همین فقط به هدف فکر میکردم و به کارهایی که در محل اختتامیه باید انجام میدادم فکر میکردم و این بود که خیلی با ارامش و با احتباط و تقریبا آگاهانه به تقاطع همت و چمران و ساختمان رازی رسیدم بدون هیچ محدودیت و مشکلی!
داشتم از پله های کناری بالا میرفتم و چشمم دنبال اشنا میگشت ولی کسی آشنایی نبود، تلفنم زنگ زد و جواب دادم و یعد یک لحظه یکی از شنونده ها رو دیدم سوال کردند گفتم من هم تازه رسیدم ، رفتم داخل ، جلوی درب اقایی راهنمایی کردند: کاندیداها سمت راست مهمانها سمت چپ رفتم سمت راست و مدارک رو دادم تا هم ثبت نام کنند و هم کارت شناسایی را بدهند جالب بود از خانمها دو نفر چهرشون آشنا بود ولی نمیشناختم، یکی از اونها وقتی داشتند مدارک رو بررسی میکردند گفتند اهههه سلام پس شما محمود عراقی هستید! رو کرد به آقایی که کنار من ایستاده بود و داشت روی یک برگه ای چیزی مینوشت گفت: اقای شرافتی میشناسید ایشون رو؟ محمود عراقی هستند اقای شرافتی داشتند با گوشی صحبت میکردند و گفتند پس شما محمود عراقی هستید؟! دیدم چه جالب! شاهین شرافتی که یک زمانی از خواندن پیامکهام توسط ایشون در یک برنامه عصر گاهی لذت میبردم کنارم ایستاده اند! بحث ثبت نام رو رها کردم و رو کردم به ایشون و زود از کیفم دفتر روزنامه ام(دفتر خاطرات روزانه) را در اوردم و منتظر شدم تا صحبتشون تموم بشه بعد خاطره نوشتی از ایشان به یادگار بگیرم ، صحبتشون تموم شد دیدم ما رو تحویل نمیگیرند ، چشمم رو یه دور تو محوطه گرداندم تا ببینم احیانا آشنایی بین جمعیت هست که دیدم نبود، آن خانم دوباره منو صدا کردند و کارت هدیه و غذا رو دادند و دوباره به اقای شرافتی منو معرفی کردند آقای شرافتی گفتند آقای عراقی ببخشید یه لحظه... و شروع کردند به نوشتن و بعد که تموم کردند رو کردند به سمت من و گفتند خب محمودجان چطوری! خوب داری پشت سر ما انتقادی مینویسی ها! گفتم نه بابا ما از این کارها بلد نیستیم ، گفتند نه خوب داری مینویسی گفتم باشه دیگه از شما کمتر مینویسم حالا شما اینو امضا کنید بعد در موردش صحبت میکنیم، وقتی با ایشون صحبت میکردم متوجه شدم هم قد خودم هستند و خیلی هم چهره ی خوب و جالبی دارند و به همین خاطر احساس خوبی بهم دست میداد و از طرفی وقتی صدای زنده ی شاهین را میشنیدم حس بهتری برام بوجود می اومد اونوقت بود که رو کردم به شاهین و گفتم من از زمان کاوشگر 22(همین وبلاگ) شنونده برنامه هاتون بودم و جناب شرافتی هم گفتند بله یادمه( البته متوجه نشدم منظورشون من بودم یا برنامه) و با این حال در دفترم نوشتند:
با ارزوی روزهای خوب آبی ارام
برای محمود عزیزم
شاهین شرافتی
و من هم تشکر کردم و دفترم را گرفتم و کارت شناسایی کاندیدها رو گرفتم و گذاشتم تو کیفم و رفتم یه گوشه ایستادم مدیر از جلوم رد شد،اقای موسوی مدیر اجرایی از جلوم رد شد شهاب و اقای گلبن از جلوم کمی دورتر رد شدند ، جالب بود برام ولی یک دفعه محوطه از عوامل رادیو یک دفعه خالی شد و کمی دور و برم رو بر انداز کردم تا ببینم از شنونده ها کسی آشنا هست ولی نبود همه منتظر بودند مراسم شروع بشه خیلی ها روی پله ها روی سکو ها و هر جایی که پیدا کرده بودند نشسته بودند و خیلی ها بی هدف ایستاده بودند مثل خودم و این برام جای سوال داشت که چرا شنونده های رادیوی پر هیجان، چرا شور و هیجان ندارند و این هم برام سوال بود که چرا جمعیت کم است! من انتظار بیشتر از اینها را داشتم.
جالب بود که در دکور محوطه خبری از ارم و نشان و نماد و اثری از رادیو نبود و جالب تر این که کسی را هم پیدا نکردم تو گوشش هدفن باشه و رادیو گوش کنه انگار هدف اصلی برای همه جشنواره بود!

<< یادداشت قبلی                                                                                                                    یادداشت بعدی>>

دسته بندی: رادیو جوان ، اختتامیه دومین جشنواره جوان و رادیو (جوانه)

مطالب مرتبط: اختتامیه دومین جشنواره جوان و رادیو(جوانه) ، نتایج دومین جشنواره جوانه، نتایج دومین جشنواره جوانه ، نتایج جشنواره جوانه ، اسامی برندگان جشنواره جوانه

 



نظرات دیگران: نظر محمود عراقی ::: جمعه 91/8/5::: ساعت 11:36 عصر

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 6
بازدید دیروز: 104
کل بازدید :1268421

>>امکانات این وبلاگ<<

وب خوان این وبلاگ

پروفایل این وبلاگ

عناوین مطالب بایگانی نشده

لینکستان این وبلاگ

خانه

راهنمای استفاده از این وبلاگ

دانلود برنامه های رادیو جوان

عناوین مطالب بایگانی شده

قوانین این وبلاگ

بخش متخلفین


>>نظر سنجی<<

پخش اینترنتی  زنده رادیو

پخش زنده ی رادیو جوان ورود به سایت رادیو جوان

پخش زنده ی رادیو قرآن ورود به سایت رادیو قرآن

پخش زنده ی رادیو معارف ورود به سایت رادیو معارف

پخش زنده ی رادیو ایران ورود به سایت رادیو ایران

پخش زنده ی رادیو صدای آشنا کانال اروپا ورود به سایت رادیو صدای آشنا

پخش زنده ی رادیو صدای آشنا کانال آمریکا ورود به سایت رادیو صدای آشنا

پخش زنده ی رادیو صدای آشنا کانال آسیا ورود به سایت رادیو صدای آشنا

پخش زنده ی رادیو پیام ورود به سایت رادیو پیام

پخش زنده ی رادیو گفتگو ورود به سایت رادیو گفتگو

پخش زنده ی رادیو فرهنگ ورود به سایت رادیو فرهنگ

پخش زنده ی رادیو تجارت ورود به سایت رادیو تجارت

پخش زنده ی رادیو ندای اسلام ورود به سایت رادیو ندای اسلام

پخش زنده ی رادیو ورزش ورود به سایت رادیو ورزش

پخش زنده ی رادیو سلامت ورود به سایت رادیو سلامت


>پخش زنده رادیو استانی<

پخش زنده ی رادیو اصفهانپخش زنده ی رادیو اردبیلپخش زنده ی رادیو اراکپخش زنده ی رادیو ارومیهپخش زنده ی رادیو ایلامپخش زنده ی رادیو اهوازپخش زنده ی رادیو تهرانپخش زنده ی رادیو بوشهرپخش زنده ی رادیو بجنوردپخش زنده ی رادیو زاهدانپخش زنده ی رادیو رشتپخش زنده ی رادیو خرم ابادپخش زنده ی رادیو سنندجپخش زنده ی رادیو ساریپخش زنده ی رادیو زنجانپخش زنده ی رادیو قزوینپخش زنده ی رادیو شیرازپخش زنده ی رادیو شهرکردپخش زنده ی رادیو مشهدپخش زنده ی رادیو کرمانشاهپخش زنده ی رادیو قمپخش زنده ی رادیو یاسوجپخش زنده ی رادیو همدانپخش زنده ی رادیو مهابادپخش زنده ی رادیو یزدپخش زنده ی رادیو سمنانپخش زنده ی رادیو خراسان جنوبیپخش زنده ی رادیو کرمانپخش زنده ی رادیو گلستانپخش زنده ی رادیو بوشهرپخش زنده ی رادیو البرز


>> درباره خودم <<
محمود عراقی
اینجا محمودعراقی مینویسد و نقد میکند وگاهی نقل میکند وبه قول یک گوینده خوب گاهی غر هم میزند،میگویداگر این فعالیت در راستای ترویج فرهنگ عاشورا و انتظارفرج و مقابله با جنگ نرم دشمنان اسلام و نظام و به عنوان سرباز سایبری آقا باشد همه اش عبادت است ،عاشق رادیو است،میگوید از دوران کودکی رادیو گوش میداد و کودکی اش روی موج AM گذشت و نمیدانست موج FM هم وجود دارد چون رادیو جیبی اش فقط موج AM را داشت. از سال 84 به صورت اتفاقی موج FM را پیدا کرد و بر اساس کیفیت خوب صدا و کیفیت خوب برنامه ها کلی شگفت زده شد و رادیو جوان را پیدا کرد.از آن زمان به بعد تمام وقت شنونده شبکه رادیویی جوان شد و در یکم اسفندماه سال 1390 به عنوان شنونده منتخب رادیو جوان معرفی شد و در 28 خردادسال 1391 افتخار داشت سایت رادیو جوان را افتتاح کند، میگوید رادیو تنها رسانه ای است که به مخاطب احترام میگذارد ،گاهی وقت ها به آینده ی رادیو خوش بین نمی شود و میگوید ممکن است رادیو در دنیای دیجیتال آینده گم شود، علیرغم تصور خیلی ها اصلا علاقه ای به کار در رادیو ندارد چون معتقد است شنونده حرفه ای رادیو بودن و کارمندرادیو جدا از یکدیگر هستند،اما اگر روزی چرخه روزگار چرخید و افتاد وسط رادیو دوست دارد سردبیر باشدمیگوید هدف(به کسر ف) رادیو قرآن و معارف است ، معتقد است رادیو جوان هر روز در حال شکوفایی و پیشرفت است، از رادیو جوان فعلا برنامه های چهل تیکه/با من حرف بزن/دوشنبه ها با شما/فکری از جنس بلور/ پلاسما / کافه رادیو/ واژه ها / آهای دلای با وضو/ بعضی از اینجا شب نیست ها / صدای شکفتن / صبح دانش / کسی صدام میزنه / معمولی نیست / من و جوان / یک سبد ترانه / سبقت آزاد / شنیده میشوید / پاتوق شبانه / بند کفشتو محکم کن/ الفبای جوانی/ آتش پنهان / در کوچه آفتاب / آبی تر ازسپید را دوست دارد و از میان گویندگان آقا، طوفان مهردادیان و از خانمها مریم واعظ پور/ مهرگان سوادکوهی / زهره هاشمی / لاله اکبری / خانم جعفرپور و خانم توکل را اختصاصا دوست دارد و از سردبیرها حامد مرادیان و شهاب نادری و مجتبی امیری و نرگس فتحی و وحید یامین پور را دوست دارد

>> پیوندهای روزانه <<

>>لوگوی وبلاگ من<<
به نام خدا

>>لینک دوستان<<

>>لوگوی دوستان<<

>>هدیه وبلاگ<<

>>آرشیو شده ها<<

>>اشتراک در خبرنامه<<
 

>>آمار وبلاگ<<

>>رتبه ی وبلاگ<<

>>طراح قالب<<
تحلیل آمار سایت و وبلاگ